محمد حاتمی؛ فردین فرمانی؛ ساحره صفوی؛ عاطفه نجفی زاده؛ مهدی اسدی قلعه رشیدی
دوره 4، شماره 16 ، دی 1394، ، صفحه 109-120
چکیده
مقدمه: جنبههای روانشناختی بیماریهای مزمن، ازلحاظ بروز غیرمنتظره و کنترلناپذیری علائم، موجب پدیدآیی استرسهای گوناگون و ایجاد هیجانات و خلقوخوی منفی در بیماران شده است و همین امر نظر بسیاری از متخصصان را متوجه خود ساخته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی با تأکید بر تئوری انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران ...
بیشتر
مقدمه: جنبههای روانشناختی بیماریهای مزمن، ازلحاظ بروز غیرمنتظره و کنترلناپذیری علائم، موجب پدیدآیی استرسهای گوناگون و ایجاد هیجانات و خلقوخوی منفی در بیماران شده است و همین امر نظر بسیاری از متخصصان را متوجه خود ساخته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی با تأکید بر تئوری انتخاب بر کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS (مولتیپل اسکلروزیس) بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعهکننده به انجمن MS شهر تهران است که ابتدا از آنها پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) گرفته شد و از میان کسانی که نمره متوسط به بالا در این پرسشنامه کسب کردند 40 نفر انتخابشده و بهصورت تصادفی به دو گروه 20 نفرِ آزمایش و کنترل تقسیم شدند. روش آماری این پژوهش، تحلیل کوواریانس بود که در آن نمرات پیشآزمون کنترل گردید و برای بررسی تأثیر متغیر مستقل نمرات پسآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش کاهش معناداری را در میانگین نمره احساس تنهایی در گروه آزمایشی پس از مداخله نشان داد. (05/0>P). نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب بهطور معنیداری موجب کاهش احساس تنهایی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل شد؛ بنابراین گروهدرمانی مبتنی بر نظریه انتخاب میتواند بهعنوان یک شیوه درمانی کارآمد در کاهش احساس تنهایی بیماران مبتلا به MS و بهعنوان درمان کمکی برای سایر درمانها مورد استفاده قرار گیرد.
سمیه گراوندی؛ کاظم گرام؛ اکرم مظلومی؛ الهام مظلومی
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، ، صفحه 7-23
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها گذشته است. روش: روش نمونهگیری در دسترس، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش بهصورت تصادفی جایگزین شدند سپس همه 24 نفر بهوسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی بک ـ امید به زندگی میلر مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروهدرمانی رفتاری ـ شناختی شرکت کردند و این در حالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمونها برای همه افراد نمونه 24 نفر اجرا گردید. پس از گردآوری پرسشنامهها، دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهوسیله نرمافزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافتهها: یافتهها نشان دادند که درمان رفتاری ـ شناختی به شیوه گروهی در سطح معناداری (01/ 0p≤) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است 90/69f= همچنین، در (01/ 0p≤) باعث افزایش امید به زندگی در این بیماران گردیده است 32/71 f=. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کند که اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است.
فاطمه دهقانی آرانی؛ محمد علی بشارت
دوره 3، شماره 12 ، دی 1393، ، صفحه 42-57
چکیده
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها ...
بیشتر
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به مراکز بیمارستانی شهر کرمانشاه صورت گرفت. به همین منظور، تعداد 24 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعهکننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر کرمانشاه که مدت 4 ماه از شیمیدرمانی آنها گذشته است. روش: روش نمونهگیری در دسترس، پس از مصاحبه بالینی انتخاب گردیدند و در دو گروه 12 نفری کنترل و آزمایش بهصورت تصادفی جایگزین شدند سپس همه 24 نفر بهوسیله ابزارهای پژوهش ازجمله مقیاس افسردگی بک ـ امید به زندگی میلر مورد آزمایش قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، 12 جلسه در مداخلات گروهدرمانی رفتاری ـ شناختی شرکت کردند و این در حالی بود که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. در پایان دوباره آزمونها برای همه افراد نمونه 24 نفر اجرا گردید. پس از گردآوری پرسشنامهها، دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و بهوسیله نرمافزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافتهها نشان دادند که درمان رفتاری ـ شناختی به شیوه گروهی در سطح معناداری (01/ 0p≤ ) در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است 90/69f= همچنین، در (01/ 0p≤ ) باعث افزایش امید به زندگی در این بیماران گردیده است 32/71 f=. نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد رویکرد گروهدرمانی شناختی بر کاهش میزان افسردگی و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر است.